عقلانیت: new section
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
== عقلانیت ==
== عقلانیت، عدالت، معنویت ==
 
{{مقاله تحقیقی}}
{{مقاله تحقیقی}}
{{سیاستگذاری}}
{{سیاستگذاری}}
{{اسلام و انقلاب}}
{{اسلام و انقلاب}}


= عقلانیت، عدالت، معنویت: سه‌گانهٔ اسلام ناب محمدی =
= عقلانیت، عدالت، معنویت: سه‌گانهٔ اسلام ناب محمدی - لازمه حرکت اسلام ناب و جبهه فرهنگی انقلاب =


این مقاله به بررسی سه‌گانهٔ «عقلانیت، عدالت، معنویت» به عنوان اساس حرکت انقلاب اسلامی و جبههٔ فرهنگی انقلاب می‌پردازد. این سه مفهوم، شاخص‌های اصلی اسلام ناب محمدی هستند که توسط امام خامنه‌ای تبیین شده‌اند.
'''شعبان 1395'''


== مقدمه ==
== مقدمه ==
انقلاب اسلامی بر پایهٔ «اسلام ناب» استوار است؛ اسلامی که عقلانیت، عدالت و معنویت را به صورت درهم‌تنیده و هم‌زمان طلب می‌کند. هرگاه حرکت انقلابی بر این سه محور متمرکز بوده، پیشرفت و نصرت حاصل شده و هرگاه از یکی یا همهٔ آنها غفلت شده، انفعال و شکست رخ داده است.
مدعای اصلی آن است که:
{{نقل قول|انقلاب اسلامی، بر «اسلام ناب» استوار است؛ اسلامی که «عقلانیت و عدالت و معنویت» را با یکدیگر می‌خواهد.}}
 
پس هر گاه حرکت انقلاب اسلامی و عناصر انقلابی، نسبت به این سه‌گانه و رابطه آن‌ها، فعال و مجاهد و خلاق بوده‌اند، موفقیت و پیشرفت برای حرکت انقلاب رخ داده است؛ و هر گاه نسبت به یکی یا هر سه این‌ها، دچار غفلت شده‌اند، انفعال و شکست و انزوا رقم خورده است و آشکارا آرمان‌های انقلاب، به محاق رفته و جبهه حق در این مصاف تاریخی، از عقب‌نشینی ناگریز گشته است.
 
این دفتر که قلم به اجمال، رقم زده است، در پی آن است که در بیانی اشارت‌وار و گذرا، سیر تحول تاریخ انقلاب را نظاره کند؛ نظاره‌ای حول محور نسبت یافتن جریان انقلابی و جناح مومن انقلابی با سه مفهوم «عدالت عقلانیت معنویت»؛ تا بر این اساس، اتفاقات اجتماعی پدیدار شده برای انقلاب را تحلیل نماید.
 
اما عبرت تاریخی و مدعای راهبردی از این قرار است: توفیقات انقلاب و جناح مومن انقلابی آن گاه بوده است که این سه را انقلابیون با هم پیش برده‌اند؛ و شکست‌ها و عقب‌نشینی‌ها و عدم پیشروی‌هایش هم آن زمانیست که به این سه یا بخشی از آن عنایت نداشته یا آن‌ها را با یکدیگر و به صورت در هم تنیده، پیش نبرده است.
 
== اسلام ناب محمدی: اصول حرکت انقلاب ==
* عقلانیت
* عدالت
* معنویت
 
'''غلبه، پیشروی و... جبهه حق در صورت پیشبری اینها با یکدیگر'''
'''انزوا، انحراف، شکست و... در صورت عدم پیشبری اینها با یکدیگر'''
 
== سیر بحث در این دفتر و در باب این سه‌گانه ==
# مروری کوتاه و راهبردی بر اندیشه امام خامنه‌ای درباره «عقلانیت عدالت و معنویت»
# سیر تحولات شکل گرفته حول محور این سه‌گانه پس از انقلاب اسلامی
# تحلیل وضعیت این سه‌گانه در امروز و تحلیل روند آن
# بسته‌های راهبردی پیشنهادی این سه‌گانه برای امروز و آینده
 
== مروری کوتاه بر اندیشه امام خامنه‌ای درباره این سه‌گانه ==
[[پرونده:12447.jpg|وسط|بندانگشتی|300x300پیکسل]]
 
آن چه در این بخش آمده است، تلاش برای اثبات ادعایی برآمده از فرمایش امام خامنه‌ای است:
 
'''در بیان و معرفی اسلام ناب محمدی''' صلی الله علیه و آله '''و پایه‌ریزی طرحی کلان برای انقلاب اسلامی، دولت اسلامی و صدور انقلاب (و بیان طرح امام)، باید برای «عقلانیت عدالت معنویت»، نقشه راهی به روز و خلاقانه داشت؛'''
 
نقشه‌ای که «عقلانیت عدالت معنویت» را با یکدیگر، در تعامل با هم، در نسبت شرطی با یکدیگر، به صورت در هم تنیده و... ترسیم کند تا نظام اسلامی، جناح مومن انقلابی و جبهه فکری فرهنگی انقلاب، حول این سه عمل نماید.
 
=== تعریف اسلام با این سه‌گانه ===
«اسلام ما اسلامی است متكی به معنویت، عقلانیت و عدالت. این {{ underline|سه شاخص عمده}} در آن هست». (۲۵/۵/۸۳)
 
=== اسلام ناب: هدیه عقلانیت، عدالت و معنویت به بشریت ===
«این قرن، قرن اسلام است. این قرن، قرن معنویت است. اسلام عقلانیت را و معنویت را و عدالت را {{ underline|با یکدیگر}} به ملت‌ها هدیه می‌دهد؛ اسلامِ عقلانیت، اسلامِ تدبر و تفکر، اسلامِ معنویت، اسلامِ توجه و توکل به خدای متعال، اسلامِ جهاد، اسلامِ کار، اسلامِ اقدام؛ این‌ها تعالیم خدای متعال و تعالیم اسلامی است به ما.» (۱۰/۱۱/۹۰)
 
=== لزوم در هم تنیدگی عدالت و عقلانیت و معنویت ===
«اگر بخواهیم عدالت به معناى حقیقى خودش در جامعه تحقق پیدا کند، با دو مفهوم دیگر بشدت {{ underline|در هم تنیده}} است؛ یکى مفهوم عقلانیت است؛ دیگر معنویت». (۸/۶/۸۴)
 
=== شرط تحقق عدالت: معنویت و عقلانیت ===
«بنابراین معنویت و عقلانیت در تحقق عدالت {{ underline|شرط}} است». (۲/۶/۸۷)
«عقلانیت و محاسبه، یکی از {{ underline|شرایط لازمِ}} رسیدن به عدالت است». (۸/۶/۸۴)
 
=== توجه به یک بُعد بدون توجه به ابعاد دیگر: انحراف ===
«عقلانیت امام هم از اسلام است، معنویت هم معنویت اسلامی و قرآنی است، این بُعد هم از متن قرآن و متن دین گرفته شده است؛ و آن، بُعد عدالت است. {{ underline|این‌ها را باید با هم دید}}. تکیه‌ی بر روی یکی از این ابعاد، بی‌توجه به ابعاد دیگر، جامعه را به راه خطا می‌کشاند، به {{ underline|انحراف}} می‌برد.» (۱۴/۳/۹۰)
 
=== بی‌مفهومی عدالت در صورت جدایی از معنویت و عقلانیت ===
«اگر عدالت از عقلانیت و معنویت {{ underline|جدا}} شد، دیگر عدالتى که شما دنبالش هستید، نخواهد بود؛ اصلا عدالت نخواهد بود». (۸/۶/۸۴)
«عقلانیت و محاسبه، یکى از {{ underline|شرایط لازم}} رسیدن به عدالت است». (۸/۶/۸۴)
«عدالتى که همراه با معنویت و توجه به آفاق معنوى عالم وجود و کائنات نباشد، به ریاکارى و دروغ و انحراف و ظاهرسازى و تصنع تبدیل خواهد شد؛ مثل نظام‌های کمونیستى که شعارشان عدالت بود». (۸/۶/۸۴)
«عدالت باید با معنویت همراه باشد؛ یعنى باید شما براى خدا و اجر الهى دنبال عدالت باشید؛ در این صورت مى‌توانید با دشمنان عدالت مواجهه و مقابله کنید». (۸/۶/۸۴)
 
=== معنویت بدون عدالت هم نمی‌شود ===
«البته معنویت هم بدون گرایش به عدالت، یک‌بُعدی است. بعضی‌ها اهل معنایند، اما هیچ نگاهی به عدالت ندارند؛ این نمی‌شود. اسلام، معنویتِ بدون نگاه به مسائل اجتماعی و سرنوشت انسان‌ها ندارد؛ «من اصبح و لم یهتمّ بامور المسلمین فلیس بمسلم». آدم معنوی‌ای که با ظلم می‌سازد، با طاغوت می‌سازد، با نظام ظالمانه و سلطه می‌سازد، این چطور معنویتی است؟ این‌گونه معنویت را ما نمی‌توانیم بفهمیم. بنابراین معنویت و عدالت {{ underline|در هم تنیده}} است». (۸/۶/۸۴)
 
=== عدالت بدون معنویت، سیاسی، شکلی، ریاکارانه و شعار تو خالی می‌شود ===
«اگر معنویت با عدالت همراه نباشد، عدالت می‌شود یک شعار توخالی. خیلی‌ها حرف عدالت را می‌زنند، اما چون معنویت و آن نگاه معنوی نیست، بیشتر جنبه‌ی سیاسی و شکلی پیدا می‌کند.» (۲/۶/۸۷)
«اگر معنویت نشد، عدالت تبدیل می‌شود به ظاهرسازی و ریاکاری...» (۲/۶/۸۷)
 
=== عدالت بدون عقلانیت اصلا تحقق پیدا نمی‌کند ===
«اگر عقلانیت نشد، عدالت اصلًا تحقق پیدا نمی‌کند و آن چیزی که انسان تصور می‌کند عدالت است، می‌آید و جای {{ underline|عدالت واقعی}} را می‌گیرد.» (۲/۶/۸۷)
 
=== پیشرفت و عدالت ===
«اما بدون عدالت، پیشرفت مفهومی ندارد و بدون پیشرفت هم عدالت مفهوم درستی پیدا نمی‌کند؛ باید هم پیشرفت باشد و هم عدالت. اگر بخواهید الگو بشوید و این کشور برای کشورهای اسلامی الگو بشود، بایستی {{ underline|گفتمان حقیقی و هدف والا}}یی که {{ underline|همه}} برای او کار می‌کنند، این باشد». (۲/۶/۸۷)
 
=== عقلانیت، عدالت، معنویت و پیشرفت ===
«ما مسلمانان را دعوت به اتحاد می‌کنیم، این اتحاد، نه علیه مسیحیان یا سایر ادیان و ملت‌ها، بلکه برای مقابله با متجاوزان و اشغالگران و جنگ‌افروزان، برای اجرای اخلاق و معنویت و احیاء عقلانیت و عدالت اسلامی و پیشرفت علمی و اقتصادی و بازیابی عزت اسلامی است.» (۲۹/۱۰/۸۳)
 
=== اسلام ناب: عدالت معنویت عقلانیت: اصل سیاست داخلی و خارجی ما ===
«ما از اسلام دفاع می‌کنیم. اما منظور ما از اسلام چیست؟ اسلامِ ما با اسلام متحجر از یک‌سو و اسلام لیبرال از سوی دیگر، در اصول و مبانی کاملًا متفاوت است. ما هم این را رد می‌کنیم و هم آن را. اسلام ما اسلامی است متکی به معنویت، عقلانیت و عدالت؛ این {{ underline|سه شاخص عمده}} در آن هست. ما از {{ underline|معنویت}} به هیچ عنوان صرف‌نظر نمی‌کنیم؛ {{ underline|روح و اساس کار}} ما معنویت است. {{ underline|عقلانیت مهم‌ترین ابزار}} کار ماست؛ عقل را به کار می‌گیریم. همین‌طور که در اصول سیاست خارجی بارها گفته‌ایم، حکمت یکی از اصول سه‌گانه‌ی ماست، و در کنار آن، مصلحت. ما حکیمانه و مدبرانه عمل می‌کنیم. این، مخصوص سیاست خارجی ما نیست، بلکه در همه‌ی زمینه‌هاست. اسلام ما اسلام عقلانی است. عقل کاربرد بسیار وسیعی در فهم ما، تشخیص اهداف و تشخیص ابزارهای ما داراست. از {{ underline|عدالت}} هم به‌عنوان {{ underline|یک هدف}} به‌هیچ‌وجه صرف‌نظر نمی‌کنیم. اینکه تصور شود چون دنیای سرمایه‌داریِ مبتنی بر لیبرال دمکراسی برایش مسأله‌ی عدالت، مسأله‌ی فرعی و درجه‌ی دو و ابزاری است و برای آن‌ها مسأله‌ی نفع و سود و پول مسأله‌ی اصلی است، موجب نمی‌شود که ما از عدالت به معنای یک مسأله‌ی محوری و اصلی صرف‌نظر کنیم. ما در قالب­های اقتصادی و در کارکرد سیاست داخلی و خارجی‏مان، مسأله‌ی عدالت محور است. اسلام ما این است: اسلامِ معنویت، عقلانیت و عدالت. به اسم اسلام قانع نیستیم که اسلام لیبرال داشته باشیم تا ارزش‌های غربی و ارزش‌های امریکایی را ترویج کند و از روش‌های آن‌ها استفاده کند و با آن‌ها در بخش‌های مختلف هم‌رنگ و هم‌صدا شود و احیاناً دعای ندبه‌ای هم بخواند. ما اسلام متحجرِ طالبانی را هم قبول نداریم. نه اینکه حالا قبول نداریم، از اولِ جریان نهضت آن را قبول نداشتیم. از بین شماها، کسانی که سابقه‌ی بیشتری دارند، از پیش از انقلاب یادشان است و جریان‌های اسلامیِ پیش از انقلاب را می‌شناسند و می‌فهمند من چه می‌گویم. از اول، حرکتِ نهضت، حرکت روشن‌فکری و عقلانی بود و با تحجر هم مخالف. امروز هم روز به روز همین رویکرد در تفکر اسلامی ما تقویت شده و تضعیف نشده است. ما بین این دو، صراط مستقیم خودمان را انتخاب کرده‌ایم و پیش می‌رویم. بنابراین، اساس کار ما این است و دیپلماسی ما بر روی این پایه‌ها استوار است و ما به دنبال چنین اسلامی هستیم. ما دنبال استحکام جمهوری اسلامی و دنبال بیداری اسلامی هستیم و می‌خواهیم اهداف خودمان را تحقق بخشیم و به‌هیچ‌وجه مایل نیستیم و اجازه نمی‌دهیم که بخواهند ما را در معادلات رایج جهانی حل کنند و هویت و تشخص ما را از بین ببرند.» (۲۵/۵/۸۳)
 
=== مبارزه، رشد و توسعه و رفاه برای عدالت؛ عدالت، محور نظام اسلامی و رشد کمال انسانی ===
«نظام اسلامی، نظام عدالت است. شما که آرزومند و مشتاق ظهور خورشید مهدویّت در آخرالزّمان هستید و الان حدود هزار و دویست سال است که ملت اسلام و شیعه در انتظار ظهور مهدی موعود عجل‌اللَّه‌تعالی فرجه‌الشریف و جعلنا اللَّه فداه است، چه خصوصیتی برای آن بزرگوار ذکر می‌کنید؟ «الذّی یملأ اللَّه به الارض قسطاً و عدلاً». نمی‌گویید که «یملأ اللَّه به‌الارض دیناً». این، نکته خیلی مهمّی است. چرا به این نکته توجّه نمی‌کنیم؟ اگر چه قسط و عدل متعلّق به دین است، اما هزار سال است که امّت اسلامی برای قسط و عدل دعا می‌کند. این نظام اسلامی به وجود آمده است؛ اوّلین کارش اجرای قسط و عدل است. {{ underline|قسط و عدل، واجب‌ترین کارهاست. ما رفاه را هم برای قسط و عدل می‌خواهیم}}. کارهای گوناگون - مبارزه، جنگ، سازندگی، توسعه - را برای قسط و عدل می‌خواهیم؛ برای این‌که در جامعه عدالت برقرار شود، همه بتوانند از خیرات جامعه استفاده کنند و عدّه‌ای محروم و مظلوم واقع نشوند. در محیط قسط و عدل است که انسان‌ها می‌توانند رشد کنند، به مقامات عالی بشری برسند و کمال انسانی خودشان را به دست آورند. قسط و عدل، یک مقدّمه واجب برای کمال نهایی انسان است.» (۲۴/۴/۷۶)
 
== نکته‌ای پیش از تحلیل ==
*** کسانی که اندک شناختی از اندیشه امام خامنه‌ای دارند می‌دانند که اندیشه ایشان نسبت به هر کدام از این مفاهیم، بسیار پر سخن بوده و زوایا و ابعاد گوناگون آن شکافته شده است. صدها سخنرانی می‌توان از ایشان سراغ گرفت در باب عدالت یا ده‌ها نکته تحولی و هزاران نکته ناب می‌توان از اندیشه ایشان در باب معنویت استخراج کرد. همین طور در باب عقلانیت و تفکر انقلابی و...؛ اما آن چه در این دفتر آمده است، ادعایی برآمده از سخن خود ایشان است که در بیان و معرفی اسلام ناب و پایه‌ریزی طرحی کلان برای انقلاب، دولت اسلامی و صدور انقلاب؛ که باید «عقلانیت عدالت معنویت» را با یکدیگر، در تعامل با هم، در نسبت شرطی با یکدیگر، به صورت در هم تنیده و... ترسیم کرد و برایشان عمل نمود.
 
این بیان، ناسخ و رد کننده تعریف‌ها و شاخص‌های بخشی و جزئی برای هر کدام از این سه مفهوم نیست، بلکه با در برگرفتن آن‌ها در افقی فراتر، یک طرح کلان و یک تعریف کلان از اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله را به میان می‌آورد.
 
=== برداشت راهبردی از اندیشه رهبرمان امام خامنه‌ای: ===
'''عدالت عقلانیت معنویت'''
 
=== گزیده راهبردی از اندیشه امام خامنه‌ای در باره «عدالت عقلانیت معنویت»: ===
{{نقل قول|
* سه شاخص عمده اسلام
* اسلام متکی به عقلانیت عدالت و معنویت نقطه تفاوت با اسلام تحجر و اسلام لیبرال
* هدیه اسلام به بشریت: این سه با یکدیگر
* در هم تنیده بودن این‌ها در اندیشه اسلامی
* هر کدام شرط تحقق یکدیگر
* انحراف، در صورت توجه به یک بعد و غفلت از ابعاد دیگر
* عدم موفقیت، سطحی‌گرایی، ریا و... در صورت عدم توجه عدالت و معنویت به یکدیگر و به عقلانیت
}}
 
=== نسبت این سه با یکدیگر: ===
* روح و اساس کار: '''معنویت'''
* مهم‌ترین ابزار: '''عقلانیت'''
* هدف: '''عدالت'''
* مساله اصلی و محوری در ابعاد مختلف (سیاست داخلی، اقتصاد، سیاست خارجی، ....): '''عدالت'''
 
== خوانش تاریخی: بررسی اجمالی و گذرای سیر تحول عدالت، عقلانیت و معنویت پس از انقلاب ==
'''* نکته‌ای قبل از تحریر:'''
این متن سرشار است از گزاره‌های تاریخی و شواهد مثال.
رجوع به تاریخ و گزاره‌های تاریخی، عبرت‌پژوهانه است.
گاهی در باب هر گزاره‌ای می‌توان چند جلد کتاب را تاریخ‌نگاری نمود. اما اصل بر اجمال‌گویی و تلاش برای اشاره به عبرت بوده است.
در نتیجه، بیشتر از آن که مناقشه به سمت شواهد مثال برود، عبرت برآمده از شواهد است که محل مُداقه و گفتگو ست. هر ناقدی می‌تواند، شواهدی را رد یا اصلاح نماید؛ اما تاکید متن بر عبرت و تحلیل کلان برآمده از این شواهد مثال است.
 
=== مدعای تاریخی عبرت‌پژوهانه: ===
{{نقل قول|هر گاه این سه «عدالت عقلانیت معنویت» در کنار یکدیگر مورد توجه حرکت کلی جریان انقلابی و مذهبی قرار گرفت، این ثمرات حاصل شد:
* خروج از انفعال
* قدرت همراه‌سازی مردم
* غلبه در فضای سیاسی اجتماعی
* پیشتازی در فضای گفتمانی و فرهنگی}}
{{نقل قول|افول‌ها، مغلوب گفتمانی اجتماعی و سیاسی شدن‌ها، انفعال‌ها نیز، غالبا ریشه در برهم خوردن این حرکت سه‌وجهی دارد.}}
 
=== معنی در کنار یکدیگر قرار گرفتن «عقلانیت عدالت معنویت»: ===
{{نقل قول|
# حرکت کلی جبهه شامل هر سه بوده و این سه در حرکت کلی جناح مومن مورد توجه بودند. احساس این که هر سه مقوله در جبهه، به خوبی با هم پیش می‌روند
# عناصر فعال میدان‌دار، پیشران‌ها، عناصر گفتمان‌ساز و نهاد های محوری غالبا داعیه‌دار هر سه و پیشبرده و یا لااقل توصیه‌کننده به هر سه بودند.
# محیط‌های اصلی و فرآیند های تربیت محیطی و غیر محیطی معمولا به هر سه عنایت داشته است.
# برخی عملیات‌های کلانی وجود داشته است که معمولا هر سه یا بخش عمده‌ای از آن را در بر می‌گرفت.
}}
 
'''توجه حرکت جمعی جبهه انقلاب و جناح مومن انقلابی به هر سه مقوله'''
'''رهبران: نقطه توجه همزمان عناصر و نهاد های پیشران'''
'''محیط: محیط های کانونی، محل پرورش هر سه اینها با هم'''
'''عملیات‌ها: برخی عملیات‌های کلان جبهه که هر سه را درهم تنیده دارد'''


== اندیشهٔ امام خامنه‌ای دربارهٔ سه‌گانه ==
=== منطق دسته‌بندی در تحلیل تاریخی این دفتر ===
امام خامنه‌ای در بیانات متعدد خود بر سه‌گانهٔ عقلانیت، عدالت و معنویت به عنوان شاخص‌های اسلام ناب تأکید کرده‌اند:
'''چرایی تقسیم فعالیت‌ها به سه دسته:'''
آن چنان که گفته آمد بخشی از فعالیت‌ها، از حیث عنصر فعال مشترک، از حیث محیط‌های مشترک (مانند دانشگاه، هیات و...)، از حیث پیشران‌ها و رهبران واحد و از حیث عملیات‌های در هم تنیده مشترک، غالبا در نسبت با هر سه قابل تحلیل هستند؛ یعنی می‌توان محیطی مانند دانشگاه و فعالیت‌های صورت گرفته در آن را هم از حیث عدالت، هم از حیث معنویت و هم از حیث عقلانیت، تحلیل کرد.


* اسلام ناب، عقلانیت، عدالت و معنویت را به بشریت هدیه می‌دهد.
اما با این وجود، کار تحلیل، تجزیه و ترکیب داده‌های پیچیده و چند وجهی است.
* این سه مفهوم به شدت درهم‌تنیده‌اند و هر یک شرط تحقق دیگری است.
از این روی در این دفتر، برای تقریب به ذهن و برای بیان نقاط غیر مشترک، فعالیت‌های به سه دسته تقسیم شده‌اند و آن فعالیت‌هایی که به هر کدام از این سه نزدیک بودند، در آن دسته بیان شده‌اند. هر چند که بخش قابل توجهی از فعالیت‌های صورت گرفته حول محور «عقلانیت عدالت معنویت»، در میدان واقعیت، در هم تنیده و توامان هستند؛ اما
* عدالت بدون عقلانیت و معنویت، به ریاکاری و انحراف می‌گراید.
* معنویت بدون عدالت، یک‌بُعدی و ناکارآمد است.
* عقلانیت بدون معنویت و عدالت، به ابزار سکولاریسم تبدیل می‌شود.


=== نسبت سه‌گانه ===
*** در نتیجه آمدن یک موضوع ذیل عقلانیت، الزاما به معنای غفلت آن از دو تای دیگر نبوده بلکه از نظر این متن، به این نقطه التفات بیشتر داشته است. اما وجه صحیح‌تر که نگارشش بسیار مشکل است، چیزی شبیه به شکل زیر است:
* معنویت: روح و اساس کار
* عقلانیت: مهم‌ترین ابزار
* عدالت: هدف اصلی


== تحلیل تاریخی ==
=== نگاه تاریخی کلان به مقاطع نصرت‌ها و شکست‌های معاصر ===
بر اساس این سه‌گانه، مقاطع نصرت و شکست حرکت انقلابی پس از انقلاب اسلامی قابل تحلیل است:
'''مقاطع نصرت الهی و ظفر برای حرکت انقلابی'''
بر اساس این سه‌گانه می‌توان مقاطعی که نصرت الهی به کمک جریان اسلام ناب آمده و ظفر و غلبه حاصل شده است را تحلیل کرد؛ یعنی دوره‌هایی که این سه درکنار یکدیگر و گره خورده باهم رشد یافتند و جریان انقلابی هر سه را بر سر دست گرفت و برای آن مجاهدانه به میدان مبارزه و تنازع آمد، نصرت و ظفر یافت:


=== مقاطع نصرت ===
* '''پس از شهریور 1320'''
* پس از شهریور ۱۳۲۰
{{نقل قول|تحولات پس از شهریور 1320 را که جریان مسلمان و حزب اللهی پس از یک دوره سخت و مقهوریت، مشروطه شکست خورده، دیکتاتوری رضاخانی و ترک‌تازی جریان روشنفکری در ایجاد تحولات شگرف در کشور، اشغال ایران و...، دوباره سر برآورد و توانست جریان اجتماعی را دست بگیرد و ساختارهایش را سامان دهد و فضای گفتمانی خویش را ایجاد کند و سیاست را دستخوش تغییرات جدی کند، مقطعی پر ظفر است که می‌توان رفتار و حرکت جریان انقلابی و مذهبی را بر اساس «عقلانیت عدالت معنویت» در آن دوره تحلیل نمود.}}
* سال‌های ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۷
* ابتدای دههٔ ۶۰
* ابتدای دههٔ ۸۰


در این مقاطع، جریان انقلابی با تلفیق عقلانیت، عدالت و معنویت، توانست مردم را همراه کند و گفتمان خود را حاکم سازد.
* '''سال‌های 40 تا 57'''
{{نقل قول|تحولات سال‌های 40 تا 57 را که جریان اسلامی و انقلابی دست به یک انقلاب بزرگ زد و دوباره از انفعال خارج شد و توانست مردم را با خود همراه کند را نیز می‌توان بر اساس فعال شدن عناصر انقلابی ذیل راهبری امام در این سه بعدِ «عقلانیت عدالت معنویت»، تحلیل کرد.}}


=== مقاطع انفعال ===
* '''سال‌های ابتدایی دهه 60'''
در مقاطعی مانند اواسط دههٔ ۷۰ و پس از سال ۱۳۸۴، غفلت از یکی از این سه محور، موجب انفعال و شکست شد.
{{نقل قول|در این ایام، که با روی کار آمدن بازرگان، رای بالا و رویکرد مردم به جریان بنی‌صدر، سازماندهی اجتماعی پرتوان و گسترده سازمان مجاهدین و...، جریان انقلابی، دچار انفعال و ضعف شده بود، سه‌گانه «عدالت عقلانیت معنویت» چاره‌ساز شد. حرکت کلی انقلاب و عناصر انقلابی، با هوش قوی و راهبری حضرت امام و با دست گرفتن عدالت و عقلانیت و معنویت، توانستند رویکرد مردمی را به سمت جریان اصیل انقلابی تغییر دهند و غلبه و نصرت پیدا کنند.}}


== وضعیت کنونی و چالش‌ها ==
* '''سال‌های ابتدایی دهه 80'''
پس از سال ۱۳۸۴، به‌ویژه در دورهٔ دولت نهم و دهم، اگرچه عدالت‌خواهی تقویت شد، اما غفلت از عقلانیت و معنویتِ مبارزه‌گر، منجر به تشتت و کاهش اثرگذاری اجتماعی شد. همچنین پس از فتنهٔ ۸۸، جبههٔ فرهنگی انقلاب بیش‌از‌پیش به سمت رسانه و فعالیت‌های ستادی سوق یافت و از پایگاه‌های مردمی فاصله گرفت.
{{نقل قول|پس از پایان جنگ و با روی کار آمدن دولت تکنوکرات و پس از آن جریان اجتماعی دوم خرداد، تحولات و تغییرات چشم‌گیری، رخ داد. اما جریان انقلابی، مبارزه خلاقانه و سرسختانه‌ای را بر محور این سه‌گانه (عقلانیت، عدالت و معنویت) شکل داد. نصرت اللهی نیز به مثابه یک سنت، باز هم به ظفر و فتح انجامید و جریان انقلابی از انفعال خارج کرد.}}


== راهبردهای پیشنهادی ==
* البته در تمامی این مقاطع نباید از نصرت و امداد های الهی مانند برکت خون شهدا غافل شد. تمامی این حرکت‌های مدبرانه در پیش‌بری عقلانیت عدالت معنویت به لطف الهی و به قاعده ان تنصر الله ینصرکم تبدیل به نصرت و ظفر و رویکرد مردمی و... شده است.
برای بازگشت به نقشهٔ راه اصلی، باید سه‌گانهٔ عقلانیت، عدالت و معنویت را محور حرکت قرار داد:


=== تحول سازماندهی ===
=== مقاطع شکست و انفعال و... ===
* بازگشت به مساجد و تقویت هیئت‌های مذهبی مردمی
* بر اساس همین شیوه از تحلیل، مقاطعی که شکست و انفعال و مغلوب شدن گفتمانی و عدم رویکرد مردمی برای جریان مسلمان و انقلابی پدیدار گشته است، سبب عدم توجه توامان به این سه‌گانه بوده است.
* ایجاد جنبش‌های اجتماعی عدالت‌خواه
* در زمان‌هایی که پس از ظفر و غلبه گفتمانی، شکست و انفعال به سراغ جریان انقلابی آمده است، انحراف از اسلام ناب محمدی را، که همان بر هم خوردن این سه‌گانه است، می‌توان اصلی‌ترین سببِ هزیمت تصور کرد.
* ساماندهی جدید ستادهای فرهنگی بر اساس این سه‌گانه


=== طراحی عملیاتی ===
*** در ادامه کوشیده شده است تا مقاطع پس از پیروزی انقلاب به ویژه سال‌های پس از جنگ، به صورت اجمالی و در بستر اثبات مدعای بیان شده، تحلیل و ارزیابی شود. تا از فحوای این گزاره‌های تاریخی، عبرت‌ها استخراج گردد و تبدیل به پیشنهاد راهبردی برای وضع امروز گردد.
* عقلانیت: احیای آزاداندیشی، نهضت سخنرانی، گفتمان‌سازی علمی
* عدالت: جنبش دانشجویی عدالت‌خواه، اردوهای جهادی، اقتصاد مقاومتی
* معنویت: بازتعریف مهدویت، اربعین، راهیان نور، هیئت‌های مبارزه‌گر


=== لوازم اجرایی ===
* گزاره‌های آمده قطعا نیازمند ضریب‌بندی و دسته‌بندی است اما در این مقام تنها به عنوان شاهد مثال آورده شده‌اند.
* مردمی‌سازی حرکت
* جهانی‌اندیشی
* خلاقیت در حل مسائل
* تقابل گفتمانی با تمدن غرب


== نتیجه‌گیری ==
{| class="wikitable"
تنها با تلفیق هم‌زمان عقلانیت، عدالت و معنویت می‌توان به تمدن اسلامی دست یافت و جبههٔ فرهنگی انقلاب را به پیشبرد آرمان‌های انقلاب اسلامی توانا ساخت.
|+ جدول تحلیل مقاطع نصرت و ظفر + هشت سال دفاع مقدس
|-
! دوره تاریخی
! عقلانیت
! عدالت
! معنویت
|-
| پس از شهریور 1320
|
* فعال شدن در فضای آزاد اندیشی
* نگارش انبوه کتاب‌های اندیشه اسلامی
* سامان یافتن شبکه تبلیغ معطوف به اسلام اجتماعی و انقلابی
|
* مبارزه با نظام ظالم
* مبارزه با اشغال ایران و استعمار
* دفاع جدی از منافع ملی مانند ملی شدن صنعت نفت
* و...
|
* بازگشت موج دین‌خواهی
* زنده کردن مفهوم جهاد و شهادت
* شکل‌گیری گسترده مجالس روضه و عزاداری
|-
| 1340 تا انقلاب
|
* به دست گرفتن آزاد اندیشی
* نهضت سخنرانی فکری: آمدن اندیشه از میان حوزه و دانشگاه به میان مردم
* انبوه محصولات فکری دارای بلاغت
* فعال و گفتمانی عمل کردن نسبت به شبهات و مسائل و...
* سازماندهی در دانشگاه و حوزه برای مبارزه فکری و افزایش عقلانیت (انجمن‌های اسلامی و مدارس علمیه انقلابی و....)
* و...
|
* مبارزه با نظام ظالم شاهنشاهی
* مبارزه با آمریکا به مثابه نماد شیطان بزرگ و ظلم بر مستضعفین
|
* فرهنگ مبارزه و شهادت
* جهت‌دهی انقلابی به روضه امام حسین علیه السلام
* شکل‌گیری جریان مهدویت با دعاهای ندبه
|-
| ابتدای دهه شصت
|
* شکل‌گیری جریان آزاد اندیشی با فعال بودن جریان انقلابی
* استفاده از رسانه برای افزایش عقلانیت اجتماعی
* استفاده از تبلیغ عمومی برای افزایش عقلانیت
* انبوه محصولات فکری مردمی
|
* به دست گرفتن گفتمان عدالت‌خواهی
* شکل‌گیری انبوه جریان‌های خدمات به مردم توسط عناصر انقلابی عدالت‌خواه
|
* پدیدار شدن جنگ و زنده شدن معنویت جهادی و شهادت و روحیه مقاومت
|-
| هشت سال دفاع مقدس
|
* گرایش جریان فکری انقلابی به نیروسازی فکری در قالب دانشگاهی
* افول ناگهانی جریان آزاد اندیشی
* تصفیه شدید جریان رقیب گفتمانی در حوزه سیاست نیز به این افول کمک کرد.
* خالی شدن میدان از عناصر بزرگ گفتمانی
* گسترش تریبون مردمی نماز جمعه و البته کم‌رنگ شدن محافل مردمی اندیشه‌ای
* کم شدن آثار ترویجی فکری
|
* پیشرفت عدالت انقلابی با جریان جهاد در روستاها و شهرستان‌ها
* مبارزه با استکبار جهانی و تقویت حس عدالت‌گرای مردم
* حضور جریان چپ‌گرا به مثابه داعیه‌داران عدالت در دولت (عدالت شعار محوری دولت)
* تضعیف حرکت‌های عدالت‌گرایانه در میان عموم عناصر انقلابی
|
* جنگ و شهادت و روحیه مقاومت، محور اصلی معنویت در جامعه است.
* محوریت ارزش‌های زهد در جامعه با غلبه گفتمانی رزمندگان
|}
</blockquote>
=== تحلیل سه‌گانه عقلانیت، عدالت و معنویت: اواسط دهه هفتاد تا میانه دهه 80 ===
پس از سال‌های جنگ با حاکم شدن جریان تکنوکرات و با تحولات رسانه و سینما، تغییرات شگرفی در زندگی اجتماعی ایجاد شد، آن چنان که بعد از چند سال، عناصر انقلابی و مومن احساس کردند که جامعه انقلابی در حین فروپاشی است و انقلاب در آستانه سقوط است. سرعت این تغییرات در مواردی زیاد بود از جمله:
# تغییر ظواهر
# تجمل‌گرایی
# تغییرات سنن اجتماعی
# رفاه‌گرایی
# جریان تحول در خانواده / درگیری با خانواده سنتی / مقابله با جمعیت (دو تا بچه کافیه) و ..
# شکل‌گیری روابط دختر و پسر ها به شکل ناهنجار
# رشد شدید معضلات و آسیب‌های اجتماعی
# فربه شدن و واضح شدن جریان فرهنگی ضد انقلاب با گستره محصولات ضد دین و انقلاب
# حاکم شدن گفتمان آزادی‌خواهی و رفاه‌زدگی و...
# شکل‌گیری فضای اندیشه‌ورزی روشنفکری در دانشگاه و اجتماع و...
# و...


== منابع ==
اما جریان انقلابی در برابر این تحولات شوک‌آور سریع، با هدایت امام خامنه‌ای و با هوش اجتماعی بسیار بالا، توانست در سه حوزه عقلانیت، عدالت و معنویت، خویش را بازسازی کند و روابط اجتماعی و تاثیر اجتماعی را افزایش دهد و اعتماد مردم را به جریان انقلابی برانگیزد و سبب شود تا سال‌های تحول‌آفرین دهه 80 رخ دهد.
* بیانات امام خامنه‌ای در تاریخ‌های ۱۰/۱۱/۹۰، ۸/۶/۸۴، ۲/۶/۸۷، ۲۵/۵/۸۳ و دیگر تاریخ‌ها
* تحلیل‌های تاریخی برگرفته از اسناد داخلی جبههٔ فرهنگی انقلاب


{{پایان}} [[User:Wikiadminuser|Wikiadminuser]] ([[User talk:Wikiadminuser|talk]]) 09:01, 30 August 2025 (UTC)
==== تحولات حوزه عقلانیت: ====
مهم‌ترین عنصر در حوزه عقلانیت، شکل‌گیری فضای آزاد اندیشی و به دست گرفتن این فضا توسط عناصر انقلابی بود. البته تلاش جریان عقلانیت برای گفت‌وگو با مردم در این زمان بسیار شگرف بود:
# طرح ولایت (این طرح‌ها همچون بسیاری دیگر از داده‌هایی که در اینجا آمده است می‌توان در نسبت با معنویت و عدالت هم ترسیم کرد)
# کانون طلوع (جمعی از شاگردان آیت الله مصباح و فضلای حوزه که عزم بر پاسخ به شبهات و نگارش مقالات در نشریات داشتند)
# پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی (به مثابه کانون تجمع عناصر انقلابی گفتمانی در نیمه اول دهه هفتاد)
# کانون اندیشه جوان
#

نسخهٔ کنونی تا ۳۰ اوت ۲۰۲۵، ساعت ۰۹:۱۹

عقلانیت، عدالت، معنویت

ویرایش مبدأ

الگو:مقاله تحقیقی الگو:سیاستگذاری الگو:اسلام و انقلاب

عقلانیت، عدالت، معنویت: سه‌گانهٔ اسلام ناب محمدی - لازمه حرکت اسلام ناب و جبهه فرهنگی انقلاب

ویرایش مبدأ

شعبان 1395

مدعای اصلی آن است که: الگو:نقل قول

پس هر گاه حرکت انقلاب اسلامی و عناصر انقلابی، نسبت به این سه‌گانه و رابطه آن‌ها، فعال و مجاهد و خلاق بوده‌اند، موفقیت و پیشرفت برای حرکت انقلاب رخ داده است؛ و هر گاه نسبت به یکی یا هر سه این‌ها، دچار غفلت شده‌اند، انفعال و شکست و انزوا رقم خورده است و آشکارا آرمان‌های انقلاب، به محاق رفته و جبهه حق در این مصاف تاریخی، از عقب‌نشینی ناگریز گشته است.

این دفتر که قلم به اجمال، رقم زده است، در پی آن است که در بیانی اشارت‌وار و گذرا، سیر تحول تاریخ انقلاب را نظاره کند؛ نظاره‌ای حول محور نسبت یافتن جریان انقلابی و جناح مومن انقلابی با سه مفهوم «عدالت عقلانیت معنویت»؛ تا بر این اساس، اتفاقات اجتماعی پدیدار شده برای انقلاب را تحلیل نماید.

اما عبرت تاریخی و مدعای راهبردی از این قرار است: توفیقات انقلاب و جناح مومن انقلابی آن گاه بوده است که این سه را انقلابیون با هم پیش برده‌اند؛ و شکست‌ها و عقب‌نشینی‌ها و عدم پیشروی‌هایش هم آن زمانیست که به این سه یا بخشی از آن عنایت نداشته یا آن‌ها را با یکدیگر و به صورت در هم تنیده، پیش نبرده است.

اسلام ناب محمدی: اصول حرکت انقلاب

ویرایش مبدأ
  • عقلانیت
  • عدالت
  • معنویت

غلبه، پیشروی و... جبهه حق در صورت پیشبری اینها با یکدیگر انزوا، انحراف، شکست و... در صورت عدم پیشبری اینها با یکدیگر

سیر بحث در این دفتر و در باب این سه‌گانه

ویرایش مبدأ
  1. مروری کوتاه و راهبردی بر اندیشه امام خامنه‌ای درباره «عقلانیت عدالت و معنویت»
  2. سیر تحولات شکل گرفته حول محور این سه‌گانه پس از انقلاب اسلامی
  3. تحلیل وضعیت این سه‌گانه در امروز و تحلیل روند آن
  4. بسته‌های راهبردی پیشنهادی این سه‌گانه برای امروز و آینده

مروری کوتاه بر اندیشه امام خامنه‌ای درباره این سه‌گانه

ویرایش مبدأ
پرونده:12447.jpg

آن چه در این بخش آمده است، تلاش برای اثبات ادعایی برآمده از فرمایش امام خامنه‌ای است:

در بیان و معرفی اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و پایه‌ریزی طرحی کلان برای انقلاب اسلامی، دولت اسلامی و صدور انقلاب (و بیان طرح امام)، باید برای «عقلانیت عدالت معنویت»، نقشه راهی به روز و خلاقانه داشت؛

نقشه‌ای که «عقلانیت عدالت معنویت» را با یکدیگر، در تعامل با هم، در نسبت شرطی با یکدیگر، به صورت در هم تنیده و... ترسیم کند تا نظام اسلامی، جناح مومن انقلابی و جبهه فکری فرهنگی انقلاب، حول این سه عمل نماید.

تعریف اسلام با این سه‌گانه

ویرایش مبدأ

«اسلام ما اسلامی است متكی به معنویت، عقلانیت و عدالت. این الگو:Underline در آن هست». (۲۵/۵/۸۳)

اسلام ناب: هدیه عقلانیت، عدالت و معنویت به بشریت

ویرایش مبدأ

«این قرن، قرن اسلام است. این قرن، قرن معنویت است. اسلام عقلانیت را و معنویت را و عدالت را الگو:Underline به ملت‌ها هدیه می‌دهد؛ اسلامِ عقلانیت، اسلامِ تدبر و تفکر، اسلامِ معنویت، اسلامِ توجه و توکل به خدای متعال، اسلامِ جهاد، اسلامِ کار، اسلامِ اقدام؛ این‌ها تعالیم خدای متعال و تعالیم اسلامی است به ما.» (۱۰/۱۱/۹۰)

لزوم در هم تنیدگی عدالت و عقلانیت و معنویت

ویرایش مبدأ

«اگر بخواهیم عدالت به معناى حقیقى خودش در جامعه تحقق پیدا کند، با دو مفهوم دیگر بشدت الگو:Underline است؛ یکى مفهوم عقلانیت است؛ دیگر معنویت». (۸/۶/۸۴)

شرط تحقق عدالت: معنویت و عقلانیت

ویرایش مبدأ

«بنابراین معنویت و عقلانیت در تحقق عدالت الگو:Underline است». (۲/۶/۸۷) «عقلانیت و محاسبه، یکی از الگو:Underline رسیدن به عدالت است». (۸/۶/۸۴)

توجه به یک بُعد بدون توجه به ابعاد دیگر: انحراف

ویرایش مبدأ

«عقلانیت امام هم از اسلام است، معنویت هم معنویت اسلامی و قرآنی است، این بُعد هم از متن قرآن و متن دین گرفته شده است؛ و آن، بُعد عدالت است. الگو:Underline. تکیه‌ی بر روی یکی از این ابعاد، بی‌توجه به ابعاد دیگر، جامعه را به راه خطا می‌کشاند، به الگو:Underline می‌برد.» (۱۴/۳/۹۰)

بی‌مفهومی عدالت در صورت جدایی از معنویت و عقلانیت

ویرایش مبدأ

«اگر عدالت از عقلانیت و معنویت الگو:Underline شد، دیگر عدالتى که شما دنبالش هستید، نخواهد بود؛ اصلا عدالت نخواهد بود». (۸/۶/۸۴) «عقلانیت و محاسبه، یکى از الگو:Underline رسیدن به عدالت است». (۸/۶/۸۴) «عدالتى که همراه با معنویت و توجه به آفاق معنوى عالم وجود و کائنات نباشد، به ریاکارى و دروغ و انحراف و ظاهرسازى و تصنع تبدیل خواهد شد؛ مثل نظام‌های کمونیستى که شعارشان عدالت بود». (۸/۶/۸۴) «عدالت باید با معنویت همراه باشد؛ یعنى باید شما براى خدا و اجر الهى دنبال عدالت باشید؛ در این صورت مى‌توانید با دشمنان عدالت مواجهه و مقابله کنید». (۸/۶/۸۴)

معنویت بدون عدالت هم نمی‌شود

ویرایش مبدأ

«البته معنویت هم بدون گرایش به عدالت، یک‌بُعدی است. بعضی‌ها اهل معنایند، اما هیچ نگاهی به عدالت ندارند؛ این نمی‌شود. اسلام، معنویتِ بدون نگاه به مسائل اجتماعی و سرنوشت انسان‌ها ندارد؛ «من اصبح و لم یهتمّ بامور المسلمین فلیس بمسلم». آدم معنوی‌ای که با ظلم می‌سازد، با طاغوت می‌سازد، با نظام ظالمانه و سلطه می‌سازد، این چطور معنویتی است؟ این‌گونه معنویت را ما نمی‌توانیم بفهمیم. بنابراین معنویت و عدالت الگو:Underline است». (۸/۶/۸۴)

عدالت بدون معنویت، سیاسی، شکلی، ریاکارانه و شعار تو خالی می‌شود

ویرایش مبدأ

«اگر معنویت با عدالت همراه نباشد، عدالت می‌شود یک شعار توخالی. خیلی‌ها حرف عدالت را می‌زنند، اما چون معنویت و آن نگاه معنوی نیست، بیشتر جنبه‌ی سیاسی و شکلی پیدا می‌کند.» (۲/۶/۸۷) «اگر معنویت نشد، عدالت تبدیل می‌شود به ظاهرسازی و ریاکاری...» (۲/۶/۸۷)

عدالت بدون عقلانیت اصلا تحقق پیدا نمی‌کند

ویرایش مبدأ

«اگر عقلانیت نشد، عدالت اصلًا تحقق پیدا نمی‌کند و آن چیزی که انسان تصور می‌کند عدالت است، می‌آید و جای الگو:Underline را می‌گیرد.» (۲/۶/۸۷)

پیشرفت و عدالت

ویرایش مبدأ

«اما بدون عدالت، پیشرفت مفهومی ندارد و بدون پیشرفت هم عدالت مفهوم درستی پیدا نمی‌کند؛ باید هم پیشرفت باشد و هم عدالت. اگر بخواهید الگو بشوید و این کشور برای کشورهای اسلامی الگو بشود، بایستی الگو:Underlineیی که الگو:Underline برای او کار می‌کنند، این باشد». (۲/۶/۸۷)

عقلانیت، عدالت، معنویت و پیشرفت

ویرایش مبدأ

«ما مسلمانان را دعوت به اتحاد می‌کنیم، این اتحاد، نه علیه مسیحیان یا سایر ادیان و ملت‌ها، بلکه برای مقابله با متجاوزان و اشغالگران و جنگ‌افروزان، برای اجرای اخلاق و معنویت و احیاء عقلانیت و عدالت اسلامی و پیشرفت علمی و اقتصادی و بازیابی عزت اسلامی است.» (۲۹/۱۰/۸۳)

اسلام ناب: عدالت معنویت عقلانیت: اصل سیاست داخلی و خارجی ما

ویرایش مبدأ

«ما از اسلام دفاع می‌کنیم. اما منظور ما از اسلام چیست؟ اسلامِ ما با اسلام متحجر از یک‌سو و اسلام لیبرال از سوی دیگر، در اصول و مبانی کاملًا متفاوت است. ما هم این را رد می‌کنیم و هم آن را. اسلام ما اسلامی است متکی به معنویت، عقلانیت و عدالت؛ این الگو:Underline در آن هست. ما از الگو:Underline به هیچ عنوان صرف‌نظر نمی‌کنیم؛ الگو:Underline ما معنویت است. الگو:Underline کار ماست؛ عقل را به کار می‌گیریم. همین‌طور که در اصول سیاست خارجی بارها گفته‌ایم، حکمت یکی از اصول سه‌گانه‌ی ماست، و در کنار آن، مصلحت. ما حکیمانه و مدبرانه عمل می‌کنیم. این، مخصوص سیاست خارجی ما نیست، بلکه در همه‌ی زمینه‌هاست. اسلام ما اسلام عقلانی است. عقل کاربرد بسیار وسیعی در فهم ما، تشخیص اهداف و تشخیص ابزارهای ما داراست. از الگو:Underline هم به‌عنوان الگو:Underline به‌هیچ‌وجه صرف‌نظر نمی‌کنیم. اینکه تصور شود چون دنیای سرمایه‌داریِ مبتنی بر لیبرال دمکراسی برایش مسأله‌ی عدالت، مسأله‌ی فرعی و درجه‌ی دو و ابزاری است و برای آن‌ها مسأله‌ی نفع و سود و پول مسأله‌ی اصلی است، موجب نمی‌شود که ما از عدالت به معنای یک مسأله‌ی محوری و اصلی صرف‌نظر کنیم. ما در قالب­های اقتصادی و در کارکرد سیاست داخلی و خارجی‏مان، مسأله‌ی عدالت محور است. اسلام ما این است: اسلامِ معنویت، عقلانیت و عدالت. به اسم اسلام قانع نیستیم که اسلام لیبرال داشته باشیم تا ارزش‌های غربی و ارزش‌های امریکایی را ترویج کند و از روش‌های آن‌ها استفاده کند و با آن‌ها در بخش‌های مختلف هم‌رنگ و هم‌صدا شود و احیاناً دعای ندبه‌ای هم بخواند. ما اسلام متحجرِ طالبانی را هم قبول نداریم. نه اینکه حالا قبول نداریم، از اولِ جریان نهضت آن را قبول نداشتیم. از بین شماها، کسانی که سابقه‌ی بیشتری دارند، از پیش از انقلاب یادشان است و جریان‌های اسلامیِ پیش از انقلاب را می‌شناسند و می‌فهمند من چه می‌گویم. از اول، حرکتِ نهضت، حرکت روشن‌فکری و عقلانی بود و با تحجر هم مخالف. امروز هم روز به روز همین رویکرد در تفکر اسلامی ما تقویت شده و تضعیف نشده است. ما بین این دو، صراط مستقیم خودمان را انتخاب کرده‌ایم و پیش می‌رویم. بنابراین، اساس کار ما این است و دیپلماسی ما بر روی این پایه‌ها استوار است و ما به دنبال چنین اسلامی هستیم. ما دنبال استحکام جمهوری اسلامی و دنبال بیداری اسلامی هستیم و می‌خواهیم اهداف خودمان را تحقق بخشیم و به‌هیچ‌وجه مایل نیستیم و اجازه نمی‌دهیم که بخواهند ما را در معادلات رایج جهانی حل کنند و هویت و تشخص ما را از بین ببرند.» (۲۵/۵/۸۳)

مبارزه، رشد و توسعه و رفاه برای عدالت؛ عدالت، محور نظام اسلامی و رشد کمال انسانی

ویرایش مبدأ

«نظام اسلامی، نظام عدالت است. شما که آرزومند و مشتاق ظهور خورشید مهدویّت در آخرالزّمان هستید و الان حدود هزار و دویست سال است که ملت اسلام و شیعه در انتظار ظهور مهدی موعود عجل‌اللَّه‌تعالی فرجه‌الشریف و جعلنا اللَّه فداه است، چه خصوصیتی برای آن بزرگوار ذکر می‌کنید؟ «الذّی یملأ اللَّه به الارض قسطاً و عدلاً». نمی‌گویید که «یملأ اللَّه به‌الارض دیناً». این، نکته خیلی مهمّی است. چرا به این نکته توجّه نمی‌کنیم؟ اگر چه قسط و عدل متعلّق به دین است، اما هزار سال است که امّت اسلامی برای قسط و عدل دعا می‌کند. این نظام اسلامی به وجود آمده است؛ اوّلین کارش اجرای قسط و عدل است. الگو:Underline. کارهای گوناگون - مبارزه، جنگ، سازندگی، توسعه - را برای قسط و عدل می‌خواهیم؛ برای این‌که در جامعه عدالت برقرار شود، همه بتوانند از خیرات جامعه استفاده کنند و عدّه‌ای محروم و مظلوم واقع نشوند. در محیط قسط و عدل است که انسان‌ها می‌توانند رشد کنند، به مقامات عالی بشری برسند و کمال انسانی خودشان را به دست آورند. قسط و عدل، یک مقدّمه واجب برای کمال نهایی انسان است.» (۲۴/۴/۷۶)

نکته‌ای پیش از تحلیل

ویرایش مبدأ
      • کسانی که اندک شناختی از اندیشه امام خامنه‌ای دارند می‌دانند که اندیشه ایشان نسبت به هر کدام از این مفاهیم، بسیار پر سخن بوده و زوایا و ابعاد گوناگون آن شکافته شده است. صدها سخنرانی می‌توان از ایشان سراغ گرفت در باب عدالت یا ده‌ها نکته تحولی و هزاران نکته ناب می‌توان از اندیشه ایشان در باب معنویت استخراج کرد. همین طور در باب عقلانیت و تفکر انقلابی و...؛ اما آن چه در این دفتر آمده است، ادعایی برآمده از سخن خود ایشان است که در بیان و معرفی اسلام ناب و پایه‌ریزی طرحی کلان برای انقلاب، دولت اسلامی و صدور انقلاب؛ که باید «عقلانیت عدالت معنویت» را با یکدیگر، در تعامل با هم، در نسبت شرطی با یکدیگر، به صورت در هم تنیده و... ترسیم کرد و برایشان عمل نمود.

این بیان، ناسخ و رد کننده تعریف‌ها و شاخص‌های بخشی و جزئی برای هر کدام از این سه مفهوم نیست، بلکه با در برگرفتن آن‌ها در افقی فراتر، یک طرح کلان و یک تعریف کلان از اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله را به میان می‌آورد.

برداشت راهبردی از اندیشه رهبرمان امام خامنه‌ای:

ویرایش مبدأ

عدالت عقلانیت معنویت

گزیده راهبردی از اندیشه امام خامنه‌ای در باره «عدالت عقلانیت معنویت»:

ویرایش مبدأ

الگو:نقل قول

نسبت این سه با یکدیگر:

ویرایش مبدأ
  • روح و اساس کار: معنویت
  • مهم‌ترین ابزار: عقلانیت
  • هدف: عدالت
  • مساله اصلی و محوری در ابعاد مختلف (سیاست داخلی، اقتصاد، سیاست خارجی، ....): عدالت

خوانش تاریخی: بررسی اجمالی و گذرای سیر تحول عدالت، عقلانیت و معنویت پس از انقلاب

ویرایش مبدأ

* نکته‌ای قبل از تحریر: این متن سرشار است از گزاره‌های تاریخی و شواهد مثال. رجوع به تاریخ و گزاره‌های تاریخی، عبرت‌پژوهانه است. گاهی در باب هر گزاره‌ای می‌توان چند جلد کتاب را تاریخ‌نگاری نمود. اما اصل بر اجمال‌گویی و تلاش برای اشاره به عبرت بوده است. در نتیجه، بیشتر از آن که مناقشه به سمت شواهد مثال برود، عبرت برآمده از شواهد است که محل مُداقه و گفتگو ست. هر ناقدی می‌تواند، شواهدی را رد یا اصلاح نماید؛ اما تاکید متن بر عبرت و تحلیل کلان برآمده از این شواهد مثال است.

مدعای تاریخی عبرت‌پژوهانه:

ویرایش مبدأ

الگو:نقل قول الگو:نقل قول

معنی در کنار یکدیگر قرار گرفتن «عقلانیت عدالت معنویت»:

ویرایش مبدأ

الگو:نقل قول

توجه حرکت جمعی جبهه انقلاب و جناح مومن انقلابی به هر سه مقوله رهبران: نقطه توجه همزمان عناصر و نهاد های پیشران محیط: محیط های کانونی، محل پرورش هر سه اینها با هم عملیات‌ها: برخی عملیات‌های کلان جبهه که هر سه را درهم تنیده دارد

منطق دسته‌بندی در تحلیل تاریخی این دفتر

ویرایش مبدأ

چرایی تقسیم فعالیت‌ها به سه دسته: آن چنان که گفته آمد بخشی از فعالیت‌ها، از حیث عنصر فعال مشترک، از حیث محیط‌های مشترک (مانند دانشگاه، هیات و...)، از حیث پیشران‌ها و رهبران واحد و از حیث عملیات‌های در هم تنیده مشترک، غالبا در نسبت با هر سه قابل تحلیل هستند؛ یعنی می‌توان محیطی مانند دانشگاه و فعالیت‌های صورت گرفته در آن را هم از حیث عدالت، هم از حیث معنویت و هم از حیث عقلانیت، تحلیل کرد.

اما با این وجود، کار تحلیل، تجزیه و ترکیب داده‌های پیچیده و چند وجهی است. از این روی در این دفتر، برای تقریب به ذهن و برای بیان نقاط غیر مشترک، فعالیت‌های به سه دسته تقسیم شده‌اند و آن فعالیت‌هایی که به هر کدام از این سه نزدیک بودند، در آن دسته بیان شده‌اند. هر چند که بخش قابل توجهی از فعالیت‌های صورت گرفته حول محور «عقلانیت عدالت معنویت»، در میدان واقعیت، در هم تنیده و توامان هستند؛ اما

      • در نتیجه آمدن یک موضوع ذیل عقلانیت، الزاما به معنای غفلت آن از دو تای دیگر نبوده بلکه از نظر این متن، به این نقطه التفات بیشتر داشته است. اما وجه صحیح‌تر که نگارشش بسیار مشکل است، چیزی شبیه به شکل زیر است:

نگاه تاریخی کلان به مقاطع نصرت‌ها و شکست‌های معاصر

ویرایش مبدأ

مقاطع نصرت الهی و ظفر برای حرکت انقلابی بر اساس این سه‌گانه می‌توان مقاطعی که نصرت الهی به کمک جریان اسلام ناب آمده و ظفر و غلبه حاصل شده است را تحلیل کرد؛ یعنی دوره‌هایی که این سه درکنار یکدیگر و گره خورده باهم رشد یافتند و جریان انقلابی هر سه را بر سر دست گرفت و برای آن مجاهدانه به میدان مبارزه و تنازع آمد، نصرت و ظفر یافت:

  • پس از شهریور 1320

الگو:نقل قول

  • سال‌های 40 تا 57

الگو:نقل قول

  • سال‌های ابتدایی دهه 60

الگو:نقل قول

  • سال‌های ابتدایی دهه 80

الگو:نقل قول

  • البته در تمامی این مقاطع نباید از نصرت و امداد های الهی مانند برکت خون شهدا غافل شد. تمامی این حرکت‌های مدبرانه در پیش‌بری عقلانیت عدالت معنویت به لطف الهی و به قاعده ان تنصر الله ینصرکم تبدیل به نصرت و ظفر و رویکرد مردمی و... شده است.

مقاطع شکست و انفعال و...

ویرایش مبدأ
  • بر اساس همین شیوه از تحلیل، مقاطعی که شکست و انفعال و مغلوب شدن گفتمانی و عدم رویکرد مردمی برای جریان مسلمان و انقلابی پدیدار گشته است، سبب عدم توجه توامان به این سه‌گانه بوده است.
  • در زمان‌هایی که پس از ظفر و غلبه گفتمانی، شکست و انفعال به سراغ جریان انقلابی آمده است، انحراف از اسلام ناب محمدی را، که همان بر هم خوردن این سه‌گانه است، می‌توان اصلی‌ترین سببِ هزیمت تصور کرد.
      • در ادامه کوشیده شده است تا مقاطع پس از پیروزی انقلاب به ویژه سال‌های پس از جنگ، به صورت اجمالی و در بستر اثبات مدعای بیان شده، تحلیل و ارزیابی شود. تا از فحوای این گزاره‌های تاریخی، عبرت‌ها استخراج گردد و تبدیل به پیشنهاد راهبردی برای وضع امروز گردد.
  • گزاره‌های آمده قطعا نیازمند ضریب‌بندی و دسته‌بندی است اما در این مقام تنها به عنوان شاهد مثال آورده شده‌اند.
جدول تحلیل مقاطع نصرت و ظفر + هشت سال دفاع مقدس
دوره تاریخی عقلانیت عدالت معنویت
پس از شهریور 1320
  • فعال شدن در فضای آزاد اندیشی
  • نگارش انبوه کتاب‌های اندیشه اسلامی
  • سامان یافتن شبکه تبلیغ معطوف به اسلام اجتماعی و انقلابی
  • مبارزه با نظام ظالم
  • مبارزه با اشغال ایران و استعمار
  • دفاع جدی از منافع ملی مانند ملی شدن صنعت نفت
  • و...
  • بازگشت موج دین‌خواهی
  • زنده کردن مفهوم جهاد و شهادت
  • شکل‌گیری گسترده مجالس روضه و عزاداری
1340 تا انقلاب
  • به دست گرفتن آزاد اندیشی
  • نهضت سخنرانی فکری: آمدن اندیشه از میان حوزه و دانشگاه به میان مردم
  • انبوه محصولات فکری دارای بلاغت
  • فعال و گفتمانی عمل کردن نسبت به شبهات و مسائل و...
  • سازماندهی در دانشگاه و حوزه برای مبارزه فکری و افزایش عقلانیت (انجمن‌های اسلامی و مدارس علمیه انقلابی و....)
  • و...
  • مبارزه با نظام ظالم شاهنشاهی
  • مبارزه با آمریکا به مثابه نماد شیطان بزرگ و ظلم بر مستضعفین
  • فرهنگ مبارزه و شهادت
  • جهت‌دهی انقلابی به روضه امام حسین علیه السلام
  • شکل‌گیری جریان مهدویت با دعاهای ندبه
ابتدای دهه شصت
  • شکل‌گیری جریان آزاد اندیشی با فعال بودن جریان انقلابی
  • استفاده از رسانه برای افزایش عقلانیت اجتماعی
  • استفاده از تبلیغ عمومی برای افزایش عقلانیت
  • انبوه محصولات فکری مردمی
  • به دست گرفتن گفتمان عدالت‌خواهی
  • شکل‌گیری انبوه جریان‌های خدمات به مردم توسط عناصر انقلابی عدالت‌خواه
  • پدیدار شدن جنگ و زنده شدن معنویت جهادی و شهادت و روحیه مقاومت
هشت سال دفاع مقدس
  • گرایش جریان فکری انقلابی به نیروسازی فکری در قالب دانشگاهی
  • افول ناگهانی جریان آزاد اندیشی
  • تصفیه شدید جریان رقیب گفتمانی در حوزه سیاست نیز به این افول کمک کرد.
  • خالی شدن میدان از عناصر بزرگ گفتمانی
  • گسترش تریبون مردمی نماز جمعه و البته کم‌رنگ شدن محافل مردمی اندیشه‌ای
  • کم شدن آثار ترویجی فکری
  • پیشرفت عدالت انقلابی با جریان جهاد در روستاها و شهرستان‌ها
  • مبارزه با استکبار جهانی و تقویت حس عدالت‌گرای مردم
  • حضور جریان چپ‌گرا به مثابه داعیه‌داران عدالت در دولت (عدالت شعار محوری دولت)
  • تضعیف حرکت‌های عدالت‌گرایانه در میان عموم عناصر انقلابی
  • جنگ و شهادت و روحیه مقاومت، محور اصلی معنویت در جامعه است.
  • محوریت ارزش‌های زهد در جامعه با غلبه گفتمانی رزمندگان

تحلیل سه‌گانه عقلانیت، عدالت و معنویت: اواسط دهه هفتاد تا میانه دهه 80

ویرایش مبدأ

پس از سال‌های جنگ با حاکم شدن جریان تکنوکرات و با تحولات رسانه و سینما، تغییرات شگرفی در زندگی اجتماعی ایجاد شد، آن چنان که بعد از چند سال، عناصر انقلابی و مومن احساس کردند که جامعه انقلابی در حین فروپاشی است و انقلاب در آستانه سقوط است. سرعت این تغییرات در مواردی زیاد بود از جمله:

  1. تغییر ظواهر
  2. تجمل‌گرایی
  3. تغییرات سنن اجتماعی
  4. رفاه‌گرایی
  5. جریان تحول در خانواده / درگیری با خانواده سنتی / مقابله با جمعیت (دو تا بچه کافیه) و ..
  6. شکل‌گیری روابط دختر و پسر ها به شکل ناهنجار
  7. رشد شدید معضلات و آسیب‌های اجتماعی
  8. فربه شدن و واضح شدن جریان فرهنگی ضد انقلاب با گستره محصولات ضد دین و انقلاب
  9. حاکم شدن گفتمان آزادی‌خواهی و رفاه‌زدگی و...
  10. شکل‌گیری فضای اندیشه‌ورزی روشنفکری در دانشگاه و اجتماع و...
  11. و...

اما جریان انقلابی در برابر این تحولات شوک‌آور سریع، با هدایت امام خامنه‌ای و با هوش اجتماعی بسیار بالا، توانست در سه حوزه عقلانیت، عدالت و معنویت، خویش را بازسازی کند و روابط اجتماعی و تاثیر اجتماعی را افزایش دهد و اعتماد مردم را به جریان انقلابی برانگیزد و سبب شود تا سال‌های تحول‌آفرین دهه 80 رخ دهد.

تحولات حوزه عقلانیت:

ویرایش مبدأ

مهم‌ترین عنصر در حوزه عقلانیت، شکل‌گیری فضای آزاد اندیشی و به دست گرفتن این فضا توسط عناصر انقلابی بود. البته تلاش جریان عقلانیت برای گفت‌وگو با مردم در این زمان بسیار شگرف بود:

  1. طرح ولایت (این طرح‌ها همچون بسیاری دیگر از داده‌هایی که در اینجا آمده است می‌توان در نسبت با معنویت و عدالت هم ترسیم کرد)
  2. کانون طلوع (جمعی از شاگردان آیت الله مصباح و فضلای حوزه که عزم بر پاسخ به شبهات و نگارش مقالات در نشریات داشتند)
  3. پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی (به مثابه کانون تجمع عناصر انقلابی گفتمانی در نیمه اول دهه هفتاد)
  4. کانون اندیشه جوان